چالش تولید مثل

 

مشکلات تولید مثلی

داشتن گاوهای آبستن بعد از گوساله زایی یکی از چالش های مهم در گاوداری های صنعتی است. به علاوه بهبود عملکرد تخمدان حدود 35 روز و بازگشت رحم 50 روز بعد از گوساله زایی اتفاق می افتد. در سراسر جهان، گاوهای پر تولید مشکلات تولید مثلی بیشتری از جمله مشکلات آبستنی در یک زمان معقول بعد از گوساله زایی دارند که این امرمی تواند باعث طولانی تر شدن روزهای شیردهی و د مقابل کاهش میانگین تولید شیر روزانه می شود. در چنین شرایطی هزینه های مرتبط به خوراک از درآمد حاصل از فروش شیر بیشتر می شود.

در یک مطالعه جدید تولید مثل گاوهای شیری جزء سه مشکل اصلی به وسیله ی 66 درصد از دامداران انتخاب شد، در این بین تشخیص فحلی و خطر آبستنی تقریبا بیشتر از مشکلات دیگر مورد توجه قرار گرفتند. همچنین عملکرد تولیدمثلی ضعیف احتمالا یکی از دلایل مهم حذف از گله است.

مطالعه ای جدید رابطه ی مثبت بین نرخ آبستنی 21 روز و بازگشت سود خالص را نشان می دهد. به علاوه نرخ آبستنی کم و  تشخیص فحلی نامناسب، حاشیه ناخالص را تا 20 درصد کاهش می دهد.

سن اولین گوساله زایی

جایگزینی تلیسه ها به عنوان حیواناتی که تولید کننده نیستند باید به عنوان یک بخش هزینه بر مورد ملاحظه قرار بگیرد. بنابراین رسیدن سریعتر به اولین گوساله زایی مفید است. سن اولین گوساله زایی بین 23 تا 5/24 ماه بوده که به عملکرد بهتر، سلامت و درآمد در اولین شیردهی مرتبط است.

مشکلات تولید مثل در گاوداری های صنعتی

مطالعات زیاد در سراسر جهان نشان داده اند که با افزایش تولید شیر، عملکرد تولید مثلی کاهش می یابد. اما بررسی مکانیسم های بیولوژیکی مشخص کرده اند که بیش از تولید، این توازن انرژی است که از اهمیت بالایی برخوردار است. توازن انرژی د راوایل دوره ی شیردهی رابطه ی مثبتی با نرخ لقاح وآغاز دوباره چرخ ی تولید مثل دارد و جالب اینجاست که این مورد به بازده شیر ارتباط داده نشده است. شیوع کتوز در اوایل دوره شیردهی حدود 20 درصد با تفاوت های زیاد در بین گله ها، در گاوداری های صنعتی گزارش شده اس که این امر می تواند با تاخیر در اولین تخمک گذاری، عدم تخمک گذاری و طول کوتاه تر دوره فحلی مرتبط باشد. به علاوه وضعیت انرژی پایین در اوایل دوره شیردهی با بروز اندومتریت تحت بالینی در اوایل دره شیردهی همراه است. در بسیاری از گاوداری ها از تلقیح مصنوعی برای تولید مثل اشتفاده می شود و در این راه تشخیص صحیح فحلی کلید موفقیت آنهاست، که البته این تشخیص می توان به وسیله ی فاکتورهای مرتبط با حیوان یا خطاهای انسانی با شکست روبه رو شود. هرچند که فحلی ایستا یکی از مهم ترین نشانه ها برای تلقیح است اما در گاوداری ها متغیر بود و در گاوهایی با بازده بالای شیر این نشانه کمتر به چشم می خورد. بنابراین تشخیص فحلی در گاوداری های پرتولید یک چالش مهم است.

فاکتورهای محیطی نیز می تواند در عملکرد تولید مثلی موثر باشند. برای مثال جایگاه های لغزنده این عمل را کاهش می دهند. بیماری های مختلفی بر عملکرد تولید مثلی تاثیر گذار هستند. بهداشت محیط می تواند باعث افزایش خطر متریت و در نتیجه کاهش تولید مثل شود. فاکتورهای اقلیمی نیز چون استرس حرارتی به شدت بر نرخ تلقیح موثر است.

نگرانی هایی از جمله جایگزینی تلیسه ها، شایستگی گوساله ها برای رسیدن به سن هدف و چالش های متعدد دیگر با مدیریت از زمان تولد تا زمان تلقیح است.

راه کارهایی برای افزایش آبستنی در گاوها

اصلاح نژاد و بحث های مرتبط با ژنتیک در کوتاه مدت نمی توانند موثر باشند اما در بلند مدت تاثیرات عمده ای دارند. انتخاب براساس شایستگی ژنتیکی برای صفات تولید مثلی چون فاصله گوساله زایی، کاهش تعداد تلقیح برای آبستنی و افزایش بازده شیر می تواند نورد توجه قرار گیرد. سلامت دستگاه تولیدمثل و تئانایی رحم برای حمایت از جنین امری ضروری است. بازده تولید مثل می تواند تحت تاثیر کتوز، سخت زایی و جفت ماندگی قرار گیرد، اما تب شیر، جابه جایی شیردان و ورم پستان نمی توانند به طور مستقیم بر تولید مثل موثر باشند. بنابراین عمده ترین روش های موثر برای بهبود تولید مثل در سلامت و تامین انرژی خلاصه می شود.

5 نکته برای غلبه به مشکلات تولید مثلی:

  • به حداقل رساندن توازن منفی انرژی در اوایل شیردهی
  • بررسی امتیاز بدنی (BCS)
  • مدیریت آخور
  • رفاه دام (نور، بستر، طراحی تاسیسات)
  • ثبت تشخیص فحلی ها و تهیه ی داده های مرتبط

در بین راه کار های کوتاه مدت، باید به حداقل رساندن توازن منفی انرژی د راوایل دوره ی شیردهی را بسیار مورد توجه قرار داد، چرا که در این بازه مصرف خوراک دام تا 30 درصد کاهش می یابد. توازن شدید منفی انرژی التهاب رحم و کاهش توانایی برای لقاح را در پی دارد.

در گاوداری ها بررسی و تخمین توازن منفی انرژی می تواند از طریق امتیاز بدنی از گوساله زایی تا اولین تلقیح منجر به آبستنی انجام شود. افت BCS در اوایل دوره شیردهی به طور حتمی رابطه ی محکمی با کاهش نرخ تلقیح، افزایش روزهای باز و اختلالات سلامتی دارد. برای بهبود توازن انرژی در 100 روز ابتدای شیردهی، باید مصرف انرژی از طریق افزایش غلظت انرژی تشویق شود، با این تاکید که کربوهیدرات ها بهترین منبع به عنوان پیش ساز گلوکز هستند.

مصرف خوراک نیز از طریق مدیریت آخور باید تحریک شود. درک این نکته نیز حیاتی است که افزایش کربوهیدرات ها در جیره می تواند خطر اسیدوز، سندروم روده نشت و التهاب را افزایش دهد. اسیدوز و روده نشت می تواند باعث بروز صدماتی به کبد شود که در ادامه التهاب رابه دنبال دارد، این التهاب اثر منفی بر طول عمر جسم زرد دارد.

جایگاه نگهداری دام باید بیشترین رفاه را برای دام ایجاد کند تا دام فحلی خود را بروز داده و برهکنش مناسبی با سایر دام ها داشته باشد از جمله تامین نور کافی، عدم لغزندگی مسیرهای بستر و ابعاد مناسب جایگاه به منظور جلوگیری از لنگش. باید در تاسیسات گاوداری ها یک مکان مناسب برای گوساله زایی به منظور رعایت بهداشت و راحتی دام وجود داشته باشد. از آنجایی که گاوهای پرتولید کمتر فحلی ایستا را بروز می دهند، علائم ثانویه فحلی (بوییدن واژن، فشار چانه بر قسمت انتهایی دام دیگر، تلاش برای پرش) حتی اگر از کمتر می شود به آنها اطمینان کرد باید مورد توجه قرار گیرند.

رفع مشکلات تولید مثلی

کبد برای تولید گلوکز و توزیع مجدد چربی برای استفاده در سایر بافت ها، به ویژه در اوایل دوره شیردهی که نیاز دام زیاد می شود نقش بسیار مهمی دارد. کبد بعد از دستگاه گوارش نخستین ارگانی است که در معرض مواد مغذی و دیگرترکیبات جذب شده بوده و آنها را وارد جریان خون می کند. وجود سموم نیز می تواند اثرات نامطلوب این توازن منفی انرژی را چند برابر کند. مایکوتوکسین های موجود در خوراک می توانند مصرف خوراک را کاهش دهند، همچنین عملکرد سیستم ایمین و بادهی تولید مثل را نیز دچار مشکل کنند. محصولاتی که بتوانند اثرات مایکوتوکسین ها کاهش دهند می توانند در بازدهی تولید مثل مثمر ثمر باشند. در مجموع مدیریت مناسب، تامین خوراک مطلوب و استفاده از افزودنیهای مورد نیاز در این زمینه می تواند توصیه شود.

در ادامه فهرستی از مشکلات مرتبط با سلامت تولید مثل دام ارائه شده است:

عفونت رحم:

  • ضعف در عملکرد سیستم ایمنی :
  • مسمومیت احتمالی با نیترات و آلکالوئیدها
  • وجود مایکوتوکسین هایی چون آفلاتوکسین، دئوکسی نیوالنول، T-2، اکراتوکسین A
  • عفونت های عمومی
  • تکامل ضعیف رحم:
  • کبد چرب فراهمی مواد مغذی را کاهش می دهد
  • مایکوتوکسین ها بر علکرد کبد موثر هستند (آفلاتوکسین، دئوکسی نیوالنول و T-2)

برخی مایکوتوکسین ها اثر مستقیمی بر رحم دارند از جمله زیرالنون که اثرات استروژنی دارد و ممکن است باعث بروز عفونت در رحم و وازن شود.

بالانس منفی انرژی:

  • عملکرد کبد:
  • کاهش بارده کبد در اثر وجود مایکوتوکسین ها
  • کاهش مصرف خوراک
  • کاهش مصرف قبل و بعد از گوساله زایی
  • سموم گیاهی، کپک ها و قارچ ها
  • فرمولاسیون جیره ا زجمله خوش خوراکی، قابلیت هضم و غلظت مواد مغذی

عملکرد تولید مثلی:

  • ضعف سیستم تولید مثل
  • به طور گسترده سمومی چون زیرالنون ها، آلکالوئید های ارگوت، تریکوتسن A و B باعث این ضعف می شوند.

     زیرالنون ها در کنار عفونت رحم و واژن می توانند نرخ لقاح را نیز کاهش دهند. مشکلات ین سم بر باروری، سقط، بزرگ شدن پستان ها و ترشحات پستانی نیز اثرات دیگر این سم است.

راه حل ها

مقالات

افزودنی های دام و طیور

افزودنی های دام و طیور

بامداد رسپینا